اسلایدر

فانی پیج




   فانی پیج


   جک عکس ترول بیوگرافی اس ام اس
موضوعات مطالب
ترول
ترول1
ترول2
ترول3
ترول4
ترول5
ترول6
sms
جک1
جک2
عاشقانه
تبریک
جک3
اراکی
کریسمس
عیدغدیر
شب یلدا
زیبا
مذهبی
امام زمان
اشتی
تسلیت
محرم
عید قربان
پ ن پ
پرسپولیسی
استقلالی
شب امتحانی
جک وسرکاری
جک وسرکاری
پنداموز
چهار شنبه سوری
روز معلم
طعنه امیز
سیزده بدر
بیوگرافی داخلی
لیلاحاتمی
بهنوش بختیاری
اصغر فرهادی
حسین پناهی
اکبرعبدی
النازشاکردوست
سید محمد حسین شهریار
ابوعلی سینا
امیرکبیر
مهنازافشار
ایدا فقیه زاده
علی لهراسبی
رضا صادقی
احسان خواجه امیری
بیوگرافی خارجی
البرت انیشتین
جاستین بیبر
چخوف-نویسنده
رابرت بویل
ویلیام فالکنر-نویسنده معروف
نیکلاس کوپرنیک-ستاره شناس بزرگ
توماس ادیسون
مندلیف
الکساندرولتا
الکساندر گراهام بل-مخترع تلفن
ارشمیدس
ارسطو
گالیله
عکس
عکس1
فتوشاپ
کاریکاتور
حیوانات
بامزه
تصادف
سوتی
احمقانه
عکس های جالب روی شن
عجیب و غریب
ادم های تنبل
کاریکاتور گداها
مدل های خنده دار شلوار
خنده دار
سلنا گمز
دانستنیها
دانستنیها1
دانستنیها2
دانستنیها3
دانستنیها4
دانستنیها5
دانستنیها6
دخترابخونن
مدل های دخترانه
گوناگون
فیلم ضدایرانی
دختری که شبیه عروسک است
داستان های خنده دار
توهین شرکت کوکا کولا به مسلمانان
واقعیتی تلخ درباره چای
نامهی گوسفندی
مبارزه ی دوچرخه ی المانی باماشین چینی
زیباترین استخر اسیا در اصفهان
دختری که شما را جادو می کند
اهنگ
محسن چاووشی
محسن یگانه
مجید اخشابی
فرزاد فرزین
رضا صادقی
احسان خواجه امیری
علی لهراسبی
حمید عسکری
مازیارفلاحی
سالارعقیلی
سامی یوسف
اسم کودک
دختروپسر
دانلود فیلم
انیمیشن شجاع
انیمیشن گربه ی چکمه پوش
قلب یخی
عصر یخبندان4
سوپرمن
بتمن فراتر1
بتمن فراتر2
پاندا گونگ فوکار
بن تن
عصرحجر
خرگوش زبل
مرد عنکبوتی
انیمیشن Race 2007
Room on the Broom
Tad the Lost Explorer
انیمیشن Wreck It Ralph 2012
دانلود انیمیشن Hotel Transylvania 2012
دانلود انیمیشن Frankenweenie 2012
سریال انیمیشن dragons riders of berk فصل اول اپیزود 11-12
انیمیشن ParaNorman 2012
انیمیشن ماداگاسکار3
سریال انمیشین brickleberry فصل اول
انیمیشن The Pirates! Band of Misfits 2012
انیمیشن 2012 Dr. Seuss The Lorax
گوسفند زبل 2012
پنگوئن خوش قدم2.(Happy Feet 2)
دانلود نرم افزار
انتی ویروس نود32
Kaspersky
Avast
نرم افزار طراحی اسلاید شوهای سه بعدی
نرم افزار ایجاد و ویرایش فایل های PDF
دانلود بازی
Secrets of the Dark 3
جملات کوتاه
ابو غلی سینا
زکریای رازی
عاشقانه
نويسندگان وبلاگ
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها:

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 246
بازدید کل : 112279
تعداد مطالب : 194
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



طراح قالب

Template By: LoxBlog.Com

درباره وبلاگ

با سلام.قابل توجه عزیزانی که مایل هستند با این وبلاگ تبادل لینک کنند. برای تبادل لینک باما ابتدا مارا لینک کرده وسپس به سیستم تبادل لینک هوشمند که در سمت چپ وبلاگ وجود دارد مراجعه کنید ولینک خود را در انجا ثبت کنید...اطلاعات مورد نیاز برای تبادل لینک نیز در بخش تبادل لینک هوشمند تایپ شده است.موفق باشید
لينك دوستان
» قالب وبلاگ

» فال حافظ

» قالب های نازترین

» جوک و اس ام اس

» جدید ترین سایت عکس

» زیباترین سایت ایرانی

» نازترین عکسهای ایرانی

» بهترین سرویس وبلاگ دهی

کارت ویزیت لایه باز
بیا تو ببین چه خبرهjust.look
Funny
ارسال smsرایگان
نقطه.....
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سرگرمی و دانلودو آدرس funnypage.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» ایدا

6550ff05113ea55ce17cc76b14b54fbf بازیگر نقش بهار در سریال زمانه

 

f271b606e0ab49f0b75788c157fab55d بازیگر نقش بهار در سریال زمانه

بازیگر نقش بهار در سریال زمانه

آیدا فقیه زاده بازیگر نقش “بهار” در سریال “زمانه” در گفتگو با باشگاه خبرنگاران در خصوص انتخاب خود برای بازی در این سریال گفت: قبل از “زمانه” در مجموعه “هرسه” کاری از عبدالحسین برزیده، به ایفای نقش پرداخته بودم که هنوز پخش نشده است.

وی افزود: من از شاگردان کلاس های بازیگری “امین تارخ” بودم و برای سریال “زمانه” و همچنین کار قبلی ام تحت عنوان “هرسه” توسط وی به “حسن فتحی” معرفی شدم و حتی پیش از این قرار بود “امین تارخ” نیز در “زمانه” بازی کند که بنابه دلایلی این اتفاق نیافتاد.
فقیه زاده در خصوص نقش خود در این سریال گفت: بارزترین ویژگی شخصیت “بهار” مهربانی او است که در عین حال منطقی هم است و سعی در انجام کار درست و منطقی دارد من در زندگی عادی نیز از این افراد زیاد دیدم.

وی در خصوص کار اظهار داشت: برای بازی در این نقش، یک سری تحقیقات انجام دادم و همچنین حسن فتحی نیز خود در نظر داشت که تمام بازیگران از نزدیک با کارکترهای خود آشنا شوند تا نقش ملموس و به واقعیت نزدیک باشد.
“فقیه زاده” در خصوص کار با “حسن فتحی” عنوان کرد: در کار فتحی نقص وجود ندارد و هر بازیگر در کار با او متوجه این موضوع خواهد شد و تمام راهنمایی ها و تلاش وی برای این بود که نتیجه کار بهترین باشد.
وی در ادامه تصریح کرد: درکار “زمانه” یک هماهنگی و انرژی مثبت وجود داشت که علی رغم سختی و مسائل کاری که در ساخت هر سریالی وجود دارد با این هماهنگی شعی شد همه در خدمت کار باشند.
فقیه زاده در خصوص استقبال و برخورد مردم عنوان کرد: با توجه به بازخوردی که از دوستان و آشنایان دیدم کار نتیجه خوب و مثبتی داشته است.
وی نظر خود را در خصوص بازی در این سریال اینگونه بیان کرد: در مجموع بازی در این سریال را دوست داشتم. حسن فتحی به عنوان یه وزنه در کار محسوب می شود و کار با او همیشه در حد خوب و شاهکار خواهد شد به همین دلیل بخشی از نگرانی من بدلیل حضور وی از بین رفت و در کل از بازی در “زمانه” راضی هستم.
“فقیه زاده” در پایان در خصوص استاد بازیگری خود “امین تارخ”، خاطر نشان کرد: کسانی که در کلاس بازیگری “تارخ” شرکت می کنند ،همیشه از حمایت پدرانه و دلسوزانه او حتی بعد از اتمام کلاس ها برخوردارند؛ “تارخ” خود را وقف هنر کرده و بدلیل تمام تلاشهایی که برای من انجام داده از او سپاسگذار هستم.



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» مهنازافشار



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» شاکردوست


نويسنده : امیرحسین | تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» مهنازافشار

بیوگرافی کامل وخواندنی مهناز افشار
بیوگرافی کامل وخواندنی مهناز افشار
مهناز افشار در خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است، در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد، یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد، عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود و ...

به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند.

رشته تحصیلی اش در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت بازیگری برایش از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.

با فیلم (دوستان) به کارگردانی علی حاتمی در سال ۱۳۷۷ به سینما راه یافت به اتفاق محمد رضا گلزار با حضور در فیلمهای (کما)، (زهر عسل)، (۱۳ گربه روی شیروانی)، ( تله)، (آتش بس) و (کلاغ پر) به نوعی میتوان گفت که یک زوج هنری تشکیل داده بودند. شایان ذکر است که فیلمهای یاد شده همگی از پر فروشهای زمان خود بوده اند.

به اعتقاد او بازی رئال خیلی سخت تر از انواع دیگر است در حالیکه مخاطبان سینما به دیدن وی در فیلم هایی که صرفا گیشه را مد نظر داشتند عادت کرده بودند با ایفای نقش کوتاهی در فیلم “سالاد فصل” نشان داد که توانایی هایش بسیار بیشتر از حضور صرف در این فیلمهاست و با بازی در (آتش بس) مهر تاییدی بر این مدعا زد برای قبول یا رد یک پیشنهاد با تهمینه میلانی، فریدون جیرانی و محمدرضا شریفی نیا همیشه مشورت میکند و اعتقادی به داشتن مدیر برنامه ندارد.

حضور در “دعوت” حاتمی کیا را برای خودش اتفاق بزرگی میداند و از این اتفاق ابراز خوشحالی میکند. قرار بود در سریال “شمس العماره” به کارگردانی سامان مقدم ایفای نقش نماید اما از حضور در این کار تلویزیونی انصراف داد. دلیل این انصراف جراحی دهان و لثه ذکر شد. در سالهای اخیر از او بعنوان پولسازترین سینمای ایران یاد شده و حضورش در هر فیلم با فروش خوبی مواجه بوده است.


در میان ورزشها به اسکی و شنا علاقه دارد و به آنها می پردازد و البته والیبال هم جزء ورزشهای مورد علاقه ی اوست. در بیشتر نقشهایی که بازی کرده به ارائه کاراکتر یک دختر شوخ و اجتماعی و برون گرا می پردازد. کاراکترهای خاکستری را به نقشهای کاملا مثبت و کاملا منفی ترجیح میدهد و معتقد است خاکستری بودن یک کاراکتر کمک میکند که تماشاگر تا انتهای فیلم برود و منتظر کشف جدیدی باشد. همیشه دوست داشت نقشهای متفاوت و عجیب غریب بازی کند و می گوید: “آرزویم این است که نقش آنتونی کویین در گوژ پشت نتردام را بازی کنم.“


تبریک تولد بهترین شادباشی است که تاکنون شنیده است و به معنای واقعی تولد را دوست دارد. خود را خیلی شکمو میداند و غذا خوردن را هم دوست دارد و می گوید: “به نظرم دست پختم عالی است چون به دلیل شکمو بودنم برای غذا پختن وقت می گذارم و طعم غذا هم برایم اهمیت فراوانی دارد” غذاهای مورد علاقه اش لوبیا پلو و ماکارونی است و به خاطر همین علاقه این غذاها را خیلی خوب می پزد.

در زندگی همه چیز را فقط از خدا میخواهد و بس. مدتی شوی لباس داشت اما به خاطر وقت گیر بودنش از این کار صرف نظر کرد. در سینما به قسمت و اتفاقات ناشی از آن که برای آدمها رخ میدهند اعتقاد دارد و می گوید “من معتقدم که مسیرم مشخص شده است.” در کودکی از کارهای سخت که هیجان زیادی داشت لذت میبرد و به همین دلیل هیچوقت دوست نداشت دکتر یا مهندس شود بلکه میخواست راننده کام یون باشد. پس از اینکه بازی در فیلم “امشب شب مهتابه” را به پایان رساند در آفریقای جنوبی فیلم کوتاهی با عنوان “سیاه و سفید” پیرامون زندگی نلسون ماندلا ساخت که در آن موضوع آپارتاید را مورد توجه قرار داده است.

اگر قرار باشد برای معرفی دنیا به فضایی ها یک فیلم را انتخاب کند آن فیلم “اشکها و لبخندها” خواهد بود. عاشق تزیینات منزل است و دوست دارد هر چند سال یکبار فضای جدیدی برای خانه طراحی کند. همیشه وقتی فیلمهای خودش را می بیند احساس می کند راضی نیست و انگار خودش را در فیلمها دوست ندارد.

در اسفند ۱۳۸۶ در حمایت از کودکان کار بخشی از دستمزد یکی از فیلمهای خود را به آموزش این کودکان هدیه کرد. اعتقاد دارد که اتفاقهای خوب برایش دیر رخ داده اند اما با این حال خوشحال است که پله پله جلو میرود و پیشرفت میکند. جنگ را ترسناک ترین پدیده در دنیا می داند. در تنها دوره برگزاری مراسم زرشک زرین سینمای ایران فیلم” شور عشق” جایزه زرشک زرین را دریافت کرد. وی که در این فیلم بازیگر نقش اول بود اعتقاد دارد اختصاص یافتن زرشک زرین به “شور عشق” باعث شد که فیلم دیده شود. پول را خیلی دوست دارد و شاید عجیب باشد که به خرج کردنش – چه برای خودش و چه اطرافیانش- هم علاقمند است. تا قبل از حضور در فیلم “دعوت” تجربه اسب سواری نداشت و برای ایفای نقشی که در این فیلم داشت قبل از هر کاری به سوار کاری رفت.

چندی پیش در گفتگویی از دو فیلم نامه داستانی خبر داد که آنها را برای دل خودش مقابل دوربین خواهد برد. با دیدن فیلمهای خود همیشه فکر میکند که میتوانست بهتر بازی کند و این شاید از سخت گیری زیاد اوست از فیلمهای “سالاد فصل”، “آتش بس” و “دعوت” بعنوان فیلمهای متفاوت و ارزشمند کارنامه هنری خود یاد میکند.



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» امیرکبیر

 

زندگینامه امیر کبیر (محمد تقی خان فراهانی)

 

میرزا محمدتقی خان امیرکبیر فرزند کربلایی قربان بیگ فراهانی در سال ۱۲۲۲ ق در هزاوه فراهان از توابع اراک (سلطان آباد پیشین) متولد شد. کربلایی قربان پدر امیرکبیر در دستگاه میرزا عیسی (میرزا بزرگ) پدر میرزا ابوالقاسم قائم‌‌مقام سمت آشپزی داشت. مادر امیرکبیر فاطمه‌سلطان دختر استاد شاه محمد‌بنا از اهالی فراهان بود. میرزا محمدتقی خان به خاطر هوش و استعداد کم‌نظیرش از همان دوران نوجوانی مورد توجه میرزابزرگ و سپس قائم‌مقام فراهانی قرار گرفت و به ترتیب به سمت منشی‌گری آن دو دست یافت و به سرعت مورد توجه قائم‌مقام و عباس میرزا نایب‌السلطنه قرار گرفت. اولین تجربه سیاسی میرزامحمدتقی خان همراهی خسرومیرزا فرزند نایب‌السلطنه و هیئت همراه او در سفرش به روسیه تزاری بود. این سفر به‌دنبال قتل گریبایدوف وزیر مختار روسیه در تهران و در شوال ۱۲۴۴ و به منظور عذرخواهی از واقعه قتل گریبایدوف صورت گرفت.

 

میرزاتقی خان طی سالهای آتی بیش‌از‌پیش در انجام امور دیوانی و غیره لیاقت و شایستگی نشان داد و در اواخر دوران سلطنت فتحعلی‌شاه در دستگاه محمدخان زنگنه امیرنظام و پیشکار آذربایجان وارد خدمت شد. چند سال بعد و در ۱۲۵۳ ق میرزا محمدتقی وزیر نظام آذربایجان گردید. میرزا محمدتقی که اینک به امیرنظام ملقب شده بود در ۱۶ شوال ۱۲۵۳ به همراه ناصرالدین میرزا ولیعهد عازم روسیه شد و در ارمنستان (ایروان) با نیکلای اول تزار روسیه ملاقات کرد. از مهمترین مأموریتهای سیاسی امیرنظام در دوران سلطنت محمد شاه ریاست نمایندگی دولت ایران در کمیسیون صلح ارزنة‌الروم بود که به عنوان «وکیل تام الاختیار» ایران در ماه صفر ۱۲۵۹ آغاز شد و به‌رغم تمام مشکلاتی که بروز کرد پس‌از چهار سال که از اقامت امیرکبیر در عثمانی سپری می‌شد قرارداد صلح مطلوبی با عثمانی به امضا رسید. پس از عقد قرارداد صلح در ۱۶ جمادی الثانی ۱۲۶۳ امیرنظام سخت مورد تشویق و تفقد محمدشاه قرار گرفت. امیرنظام که از سالها قبل با ناصرالدین میرزا الفت و نزدیکی پیدا کرده بود پس از فوت محمدشاه مقتدرانه مقدمات و اسباب بر تخت نشستن ناصرالدین شاه را فراهم آورد و در ۱۴ شوال ۱۲۶۴ سلطنت ناصرالدین شاه را اعلام کرد.

 

امیرنظام که با آغاز سلطنت ناصرالدین شاه منصب صدراعظمی یافته بود در ۲۲ ذیقعده ۱۲۶۴ علاوه بر لقب امیرنظامی به القاب امیرکبیر اتابک اعظم نیز مفتخر شد. امیرکبیر مدت کوتاهی پس از صدارت اصلاحات سیاسی، امنیتی، مالی، اقتصادی و فرهنگی اش را آغاز کرد و در این میان ایجاد امنیت و پایان دادن به شورشها و یاغی گریها و نیز اصلاحات مالی و جلوگیری از اجحافات پیدا و پنهان صاحبان قدرت و نفوذ را در اولویت برنامه های خود قرار داد و مدت کوتاهی پس از صدارت نشان داد که قصد دارد از نفوذ و دخالت بیگانگان (روس و انگلیس) در امور مختلف کشور بکاهد.

 

از جمله اقدامات مهم امیرکبیر پایان دادن و سرکوب شورش محمدحسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصف الدوله در خراسان (در نوروز ۱۲۶۶ ق) بود. در همان حال امیرکبیر ضمن نظم بخشیدن بر امور دستگاه سلطنت و حکومت و کنترلی که بر اعمال و رفتار دیوانیان، شاهزادگان، خاندان سلطنت، رجال و صاحبان قدرت و غیره اعمال می‌کرد اصلاحات گسترده ای در امور اداری کشور به عمل آورد و با ریشه‌کن کردن بسیاری از مفاسد اداری و مالی در اداره امور کشور نظمی نو پدید آورد؛ بگذریم از این که اقدامات اصلاحی امیرکبیر برخی از مهمترین دیوانیان و صاحبان نفوذ و قدرت را با او دشمن کرد. از دیگر اصلاحات امیرکبیر بازسازی ارتش و قشون و پایه‌گذاری نظمی نو در نیروی نظامی کشور بود. آگاهان و ناظران امور در همان روزگار از سازمان نظامی جدیدی که امیرکبیر پایه گذاری کرد سخت تمجید و تحسین می‌کنند. از دیگر اقدامات امیرکبیر ایجاد چاپارخانه، تذکره خانه (اداره گذرنامه)، بنای بازار و تیمچه و سرای امیر در تهران، تأسیس سازمان اطلاعاتی - جاسوسی و خبررسانی و خفیه‌نویسی بود که در دوران صدارت او بسیار کارآمد عمل می‌کرد. امیر کبیر همچنین تلاشهای بسیاری برای اصلاحات قضایی و به تبع آن از میان برداشتن رسم بست‌نشینی انجام داد که در موارد بسیار، روندی انحراف‌‌آمیز یافته بود.

 

زندگینامه امیر کبیر (محمد تقی خان فراهانی)

 

از مهمترین اقدامات امیرکبیر تأسیس دارالفنون بود که پس از تلاشهای بسیار در ۵ ربیع‌الاول ۱۲۶۸و فقط ۱۳ روز قبل از قتل امیرکبیر افتتاح شد. امیرکبیر در همان دوران کوتاه صدارت (۱۲۶۴─ ۱۲۶۸ ق) گامهای استواری برای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور و نیز رشد اقتصاد تجاری کشور برداشت و برای مثبت شدن تراز بازرگانی خارجی ایران تلاشهای فراوانی انجام داد. انتشار روزنامه وقایع‌اتفاقیه، تلاش برای ترجمه و انتشار کتب از دیگر اقدامات امیرکبیر بود. امیرکبیر که خود فردی مذهبی بود در ارتقاء شأن و منزلت علما و روحانیون کوشید. به‌ویژه نقش برجسته امیرکبیر در سرکوب شورش باب و از میان برداشتن فتنه ‌بابیه که با محاکمه و اعدام سید علی‌محمدباب به‌پایان رسید، روابط امیرکبیر و علمای دینی را بیش‌از‌پیش تحکیم بخشید. وطن‌دوستی و مخالفت شدید امیرکبیر با نفوذ کشورهای خارجی در ایران، تلاش برای برقراری عدالت و امنیت، جلوگیری از شکنجه و آزار متهمان و مجرمان، جلوگیری از پناهندگی جنایتکاران و مجرمین سیاسی و غیره در سفارتخانه‌های خارجی و تلاش برای قطع ارتباط جاسوسی - اطلاعاتی اتباع داخلی برای نمایندگان خارجی از دیگر اقدامات اصلاح گرانه امیرکبیر در طول دوران کوتاه (چهار ساله) صدارت بود.

 

امیرکبیر که از همان آغاز صدارت سخت مورد حمایت و اعتماد ناصرالدین شاه قرار گرفته بود در روز جمعه ۲۲ ربیع‌الاول ۱۲۶۵ با ملکزاده خانم عزت‌الدوله خواهر تنی شاه ازدواج کرد.

 

تلاشهای اصلاحگرانه امیرکبیر مدتی طولانی تداوم نیافت و در حالی که سیاست خارجی مستقل امیرکبیر و تلاشهای جدی او برای قطع نفوذ و دخالت روس و انگلیس می‌رفت تا طلیعه آغاز عصر نوینی در کشور شود، توطئه‌های نمایندگان سیاسی این دو کشور و همگامی بدخواهان پیدا و پنهان داخلی امیرکبیر با سیاست بیگانگان به‌تدریج موجبات رنجش و سپس نومیدی و خشم ناصرالدین شاه را از او فراهم آورده از صدارت اعظمی و دیگر مشاغل اداری و نظامی‌اش معزول کرده و به شهر کاشان تبعید کرد. بدین ترتیب با دسیسه بیگانگان و همدستی و خیانت گروهی از عوامل اثرگذار داخلی، ناصرالدین شاه، حاجی علی مراغه ای (حاجب الدوله) را مأمور قتل امیرکبیر کرد.

 

امیرکبیر در محرم ۱۲۶۸ از مقام صدارت عظمی عزل شد و در شب شنبه ۱۸ ربیع‌الاول ۱۲۶۸ توسط حاجب‌الدوله در حمام فین کاشان به قتل رسید



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» بوعلی

 

ابوعلی سینا

 

 

زندگینامه:

 

ابو علی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ماه صفر از سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد.

 

این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخ الرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فرا گرفتن علوم مختلف داشت.

 

و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او می کوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابن سینا تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آن‌گاه به فرا گرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. استاد وی در علم ریاضیات "ابو عبدالله ناتلی" بود.

 

پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد.

 

در شانزده سالگی در همه علوم زمان خود استاد بود؛ جز در مابعدالطبیعه؛ آن هم به صورتی که در متافیزیک ارسطو آمده بود و با آنکه چهل بار تمام این کتاب را مطالعه کرده بود، نمی توانست آن را بفهمد.

 

تا این که به شرح فارابی بر این کتاب دست یافت و توانست مسائل دشوار آن را درک کند.

 

هنگامی که ابن سینا به هجده سالگی رسید، دیگر احتیاج به خواندن و فراگیری هیچ علمی نداشت؛ چرا که همه علوم را فرا گرفته بود و تنها لازم بود تا فهم خود را لحاظ عمق افزایش دهد تا آموخته های خود را بهتر درک کند.

 

در اواخر عمر خود یکبار به شاگرد مورد توجه خویش، جوزانی گفت که در تمام مدت عمر، چیزی بیش از آنچه که در هجده سالگی می دانسته، نیاموخته است.

 

مهارت ابن سینا در علم پزشکی و توانایی وی در معالجه حاکم آن زمان، موجب شد تا مورد محبت حاکم واقع شده و در دربار، موقعیت بسیار خوبی داشته باشد.

 

ابوعلی سینا

 

ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در ماوراء النهر ، زندگی بر ابن سینا در زادگاهش دشوار شد و او ناچار بخارا را به مقصد جرجانیه و سپس گرگان ترک گفت.

 

در سال 403هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آن ها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد.

 

بنا به گفته منابع معتبر، ابن سینا در این سفر با عارف و شاعر مشهور "ابو سعید ابوالخیر" ملاقات کرد.

 

وی آرزو داشت که "قابوس بن وشمگیر" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود.

 

چون از این حادثه دلشکسته شد، مدت چندین سال در دهکده ای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405و 406 هجری قمری به ری رفت.

 

در این هنگام آل بویه بر ایران فرمانروایی داشتند و افرادی از این خاندان در ایالات مختلف حکومت می کردند. ابن سینا مدتی در دربار فخرالدوله در ری درنگ کرد و سپس از آنجا برای دیدار یکی دیگر از فرمانروایان این خاندان، شمس الدوله به جانب همدان به راه اقتاد.

 

این سفر برای ابن سینا بخت بلندی داشت؛ چرا‌‌‌‌ که پس از رسیدن وی به همدان، او را برای درمان امیر شمس الدوله که بیمار شده بود و تمامی پزشکان از معالجه وی ناتوان بودند، دعوت کردند.

 

بوعلی توانست شمس الدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهده دار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهده دار این وظیفه سنگین بود.

 

پس از مرگ شمس الدوله بخت از وی روی گردانید و چون از ادامه خدمت در منصب وزارت خودداری کرد، او را به زندان افکندند. در زندان کتاب مشهورش "شفا" را به رشته تحریر درآورد.
پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت.

 

ابن سینا از همدان به اصفهان رفت که مرکز بزرگی از علم به شمار می رفت و سال ها بود که آرزوی دیدار آنجا را داشت. در این شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت پانزده سال با آسایش خاطر در آن شهر زندگی کرد.

 

او در این مدت، چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند سلطان محمود غزنوی قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت.

 

این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن، بیماری قولنج نیز آزارش می داد. به همین دلیل، دوباره به همدان بازگشت و به سال 428 هجری قمری و در سن پنجاه و هفت سالگی در این شهر از دنیا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد.

 

 

شخصیت علمی

 

با وجود این که زندگی ابن سینا پر از فراز و نشیب بود و در عین حال عمری طولانی نیز نداشت، اما زندگی عقلانی و حکیمانه بسیار پرباری داشت. گواه بر این مطلب، تعداد و نوع آثاری است که او تالیف کرده است و نیز خصوصیات شاگردانی که در نزد او درس خوانده اند؛ مانند بهمنیار و جوزانی.

 

نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا می کرد تا نویسنده ای که در خدمت داشت، آن ها را بنویسد.

 

او با مهارت عجیبی که در تمامی شاخه های دانش آن زمان داشت، توانست در زمینه فلسفه، اساس مکتب مشاء در سنت فکری اسلامی و نیز اساس فلسفه قرون وسطی را بریزد.

 

در بستر طب و پزشکی نیز میراث بقراطی و جالینوسی را ترکیب کند و در علم و ادب اسلامی چنان تاثیر نماید که هیج کس پیش یا پس از وی نتوانسته باشد آنگونه تاثیر کند.

 

تاثیر وی در این زمینه ها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفت ها در شاخه های عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» شهریار

 

زندگینامه شهریار

 

 

فرزند آقا سيد اسماعيل موسوي معروف به حاج مير آقا خشكنابي در سال 1325 هجري قمري (شهريور ماه 1286 هجري شمسي) در بازارچه ميرزا نصرالله تبريزي واقع در چاي‌كنار چشم به جهان گشود. در سال 1328 هجري قمري كه تبريز آبستن حوادث خونين وقايع مشروطيت بود پدرش او را به روستاي قيش‌قورشان و خشكناب منتقل نمود. دوره كودكي استاد در آغوش طبيعت و روستا سپري شد كه منظومه حيدربابا مولود آن خاطراتست. در سال 1331 هجري قمري پدرش او را براي ادامه تحصيل به تبريز باز آورد و او را در نزد پدر شروع به فراگيري مقدمات ادبيات عرب نموده و در سال 1332 هجري قمري جهت تحصيل اصول جديد به مدرسه متحده وارد گرديد و در همين سال اولين شعر رسمي خود را سرود و سپس به آموختن زبان فرانسه و علوم ديني نيز پرداخته و از فراگيري خوشنويسي نيز دريغ نمي‌كرد كه بعدها كتابت قرآن، ثمره همين تجربه مي‌‌باشد.

 

در سيزده سالگي اشعار شهريار با تخلص بهجت در مجله ادب به چاپ مي‌‌رسيد. در بهمن ماه 1299 خورشيدي براي اولين بار به تهران مسافرت كرده، و در سال 1300 توسط لقمان الملك جراح در دارالفنون به تحصيل مي‌‌پردازد. شهريار در تهران تخلص بهجت را نپسنديده و تخلص شهريار را پس از دو ركعت نماز و تفأل از حافظ مي‌گيرد.

 

غم غريبي و غربت چو بر نمي‌تابم روم به شهر خود و شهريار خود باشم

 

شهريار از بدو ورود به تهران با استاد ابوالحسن صبا آشنا شده و نواختن سه تار و مشق رديف‌هاي سازي موسيقي ايراني را از او فرا مي‌گيرد. او همزمان با تحصيل در دارالفنون به ادامه تحصيلات علوم ديني مي‌‌پرداخت و در مسجد سپهسالار در حوزه درس سيد حسن مدرس حاضر مي‌‌شد.

 

درسال 1303 وارد مدرسه طب مي‌شود واز اين پس زندگي شور انگيز و پرفراز و نشيب او آغاز مي‌شود. در سال 1313 و زماني كه شهريار در خراسان بود پدرش حاج ميرآقا خشكنابي فوت مي‌كند. او سپس در سال 1314 به تهران بازگشته و از اين پس آوازه شهرت او از مرزها فراتر مي‌رود. شهريار شعر فارسي و تركي آذربايجاني را با مهارت تمام مي‌‌سرايد و در سال‌هاي 1329 تا 1330 اثر مشهور خود حيدر بابايه سلام را مي‌سرايد. گفته مي‌شود گه منظومه "حيدربابا" در شوروي به 90 درصد زبان‌هاي جمهوري‌هاي آن ترجمه و منتشر شده است.

 

در تير ماه 1331 مادرش درمي‌گذرد. در مرداد ماه 1332 به تبريز آمده و با يكي از بستگان خود شهريار از بدو ورود به تهران با استاد ابوالحسن صبا آشنا شده و نواختن سه تار و مشق رديف‌هاي سازي موسيقي ايراني را از او فرا مي‌گيرد. او همزمان با تحصيل در دارالفنون به ادامه تحصيلات علوم ديني مي‌‌پرداخت و در مسجد سپهسالار در حوزه درس سيد حسن مدرس حاضر مي‌‌شد.

 

درسال 1303 وارد مدرسه طب مي‌شود واز اين پس زندگي شور انگيز و پرفراز و نشيب او آغاز مي‌شود. در سال 1313 و زماني كه شهريار در خراسان بود پدرش حاج ميرآقا خشكنابي فوت مي‌كند. او سپس در سال 1314 به تهران بازگشته و از اين پس آوازه شهرت او از مرزها فراتر مي‌رود. شهريار شعر فارسي و تركي آذربايجاني را با مهارت تمام مي‌‌سرايد و در سال‌هاي 1329 تا 1330 اثر مشهور خود حيدر بابايه سلام را مي‌سرايد. گفته مي‌شود گه منظومه "حيدربابا" در شوروي به 90 درصد زبان‌هاي جمهوري‌هاي آن ترجمه و منتشر شده است.

 

در تير ماه 1331 مادرش درمي‌گذرد. در مرداد ماه 1332 به تبريز آمده و با يكي از بستگان خود به نام خانم عزيزه عميد خالقي ازدواج مي‌كند كه حاصل اين ازدواج سه فرزند به نام‌هاي شهرزاد و مريم و هادي هستند.

 

به نام خانم عزيزه عميد خالقي ازدواج مي‌كند كه حاصل اين ازدواج سه فرزند به نام‌هاي شهرزاد و مريم و هادي هستند.

 

 

 

زندگینامه شهریار

 

 

در حدود سال‌هاي 1346 آغاز به نوشتن قرآن، به خط نسخ نموده كه يك ثلث آن را به اتمام رسانده و ديوان اشعار فارسي استاد نيز چندين بار چاپ و بلافاصله ناياب شده است. در مدت اقامت در تبريز سهنديه را مي‌سرايد. در سال 1350 مجدداً به تهران مسافرت نموده و تجليل‌هاي متعددي از شهريار به عمل مي‌آيد. ولي در سال 1354 داغ ديگري از فوت همسر به دلش مي‌‌نشيند.

 

در سال 1357 شهريار با حركت انقلاب همصدا شد. در ارديبهشت ماه سال 1363 تجليل باشكوهي از استاد در تبريز به عمل آمد. شهريار به لحاظ اشتهار در سرودن اشعار كم نظير در مدح امير مومنان و ائمه اطهار به شاعر اهل بيت شهرت يافته است.

 

شهريار در سالهاي آخر عمر در تهران اقامت داشت. دوست داشت به شيراز برود و در آرامگاه حافظ باشد ولي بعد از اين فكر منصرف شد و به تبريز رفت. او آخرين روزهاي عمرش در بيمارستان مهر تهران بستري شد و در 27 شهريور ماه 1367 در همان بيمارستان او پس از يك دوره بيماري درگذشت و بنا بر وصيتش او را در مقبرةالشعرا به خاك تبريز سپردند.

 

صولاً شرح حال و خاطرات زندگي شهـريار در خلال اشعـارش خوانده مي شود و هـر نوع تـفسير و تعـبـيـري كـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگي او نزديك است و حقـيـقـتاً حيف است كه آن خاطرات از پـرده رؤيا و افسانه خارج شود.

 

گو اينكه اگـر شأن نزول و عـلت پـيـدايش هـر يك از اشعـار شهـريار نوشـته شود در نظر خيلي از مردم ارزش هـر قـطعـه شايد ده برابر بالا برود، ولي با وجود اين دلالت شعـر را نـبايد محـدود كرد.

 

شهـريار يك عشق اولي آتـشين دارد كه خود آن را عشق مجاز ناميده. در اين كوره است كه شهـريار گـداخـته و تصـويه مي شود. غالـب غـزلهـاي سوزناك او، كه به ذائـقـه عـمـوم خوش آيـنـد است، يادگـار اين دوره است. اين عـشـق مـجاز اسـت كـه در قـصـيـده ( زفاف شاعر ) كـه شب عـروسي معـشوقه هـم هـست، با يك قوس صعـودي اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفاني و الهـي تـبديل مي شود. ولي به قـول خودش مـدتي اين عـشق مجاز به حال سكـرات بوده و حسن طبـيـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولي براي او تجـلي كرده و شهـريار هـم با زبان اولي با او صحـبت كرده است.

 

بعـد از عـشق اولي، شهـريار با هـمان دل سوخـته و دم آتـشين به تمام مظاهـر طبـيعـت عـشق مي ورزيده و مي توان گـفت كه در اين مراحل مثـل مولانا، كه شمس تـبريزي و صلاح الدين و حسام الدين را مظهـر حسن ازل قـرار داده، با دوستـان با ذوق و هـنرمـنـد خود نـرد عـشق مي بازد. بـيـشتر هـمين دوستان هـستـند كه مخاطب شعـر و انگـيزهًَ احساسات او واقع مي شوند. از دوستان شهـريار مي تـوان مرحوم شهـيار، مرحوم استاد صبا، استاد نـيما، فـيروزكوهـي، تـفـضـلي، سايه و نگـارنده و چـند نـفر ديگـر را اسم بـرد.

 

شرح عـشق طولاني و آتـشين شهـريار در غـزلهـاي ماه سفر كرده، توشهً سفـر، پـروانه در آتـش، غـوغاي غـروب و بوي پـيراهـن مشـروح است و زمان سخـتي آن عـشق در قـصيده پـرتـو پـايـنده بـيان شده است و غـزلهـاي يار قـديم، خـمار شـباب، ناله ناكامي، شاهـد پـنداري، شكـرين پـسته خاموش، تـوبـمان و دگـران و نالـه نوميـدي و غـروب نـيـشابور حالات شاعـر را در جـريان مخـتـلف آن عـشق حكـايت مي كـند و غـزلهـا يا اشعـار ديگـري شهـريار در ديوان خود از خاطرات آن عـشق دارد از قـبـيل حالا چـرا، دستم به دامانـت و غـيره كه مطالعـهً آنهـا به خوانندگـان عـزيز نـشاط مي دهـد.

 

عـشقهـاي عارفانه شهـريار را مي توان در خلال غـزلهـاي انتـظار، جمع و تـفريق، وحشي شكـار، يوسف گـمگـشته، مسافرهـمدان، حراج عـشق، ساز صبا، و ناي شـبان و اشگ مريم، دو مرغ بـهـشتي و غـزلهـاي ملال محـبت، نسخه جادو، شاعـر افسانه و خيلي آثـار ديگـر مشاهـده كرد. براي آن كه سينماي عـشقي شهـريار را تـماشا كـنيد، كافي است كه فـيلمهاي عـشقي او را كه از دل پاك او تـراوش كرده در صفحات ديوان بـيابـيد و جلوي نور دقـيق چـشم و روشـني دل بگـذاريـد هـرچـه ملاحـضه كرديد هـمان است كه شهـريار مي خواسته است. زبان شعـر شهـريار خـيلي ساده است.

 

محـروميت و ناكامي هاي شهـريار در غـزلهـاي گوهـر فروش، ناكامي ها، جرس كاروان، ناله روح، مثـنوي شعـر، حكـمت، زفاف شاعـر و سرنوشت عـشق به زبان شهـريار بـيان شده است و محـتاج به بـيان من نـيست.

 

خيلي از خاطرات تـلخ و شيروين شهـريار از كودكي تا امروز در هـذيان دل، حيدر بابا، موميايي و افسانهً شب به نـظر مي رسد و با مطالعـه آنهـاخاطرات مزبور مشاهـده مي شود.

 

شهـريار روشن بـين است و از اول زندگي به وسيله رويأ هـدايت مي شده است. دو خواب او كه در بچـگي و اوايل جـواني ديده، معـروف است و ديگـران هـم نوشته اند.

 

اولي خوابي است كه در سيزده سالگي موقعـي كه با قـافله از تـبريز به سوي تهـران حركت كرده بود، در اولين منزل بـين راه - قـريه باسمنج - ديده است؛ و شرح آن اين است كه شهـريار در خواب مي بـيـند كه بر روي قـلل كوهـها طبل بزرگي را مي كوبـند و صداي آن طبل در اطراف و جـوانب مي پـيچـد و به قدري صداي آن رعـد آساست كه خودش نـيز وحشت مي كـند. اين خواب شهـريار را مي توان به شهـرتي كه پـيدا كرده و بعـدها هـم بـيشتر خواهـد شد تعـبـير كرد.

 

خواب دوم را شهـريار در 19 سالگـي مي بـيـند، و آن زماني است كه عـشق اولي شهـريار دوران آخري خود را طي مي كـند و شرح خواب مجملا آن است كه شهـريار مـشاهـده مي كـند در استـخر بهـجت آباد ( قـريه يي واقع در شمال تهـران كه سابقاً آباد و با صفا و محـل گـردش اهـالي تهـران بود و در حال حاضر جزو شهـر شده است) با معـشوقعهً خود مشغـول شـنا است و غـفلتاً معـشوقه را مي بـيـند كه به زير آب مي رود، و شهـريار هـم بدنبال او به زير آب رفـته، هـر چـه جسـتجو مي كـند، اثـري از معـشوقه نمي يابد؛ و در قعـر استخر سنگي به دست شهـريار مي افـتد كه چـون روي آب مي آيد ملاحضه مي كـند كه آن سنگ، گوهـر درخشاني است كه دنـيا را چـون آفتاب روشن مي كند و مي شنود كه از اطراف مي گويند گوهـر شب چـراغ را يافته است. اين خواب شهـريار هـم بـدين گـونه تعـبـير شد كه معـشوقـه در مـدت نـزديكي از كف شهـريار رفت و در منظومهً ( زفاف شاعر ) شرح آن به زبان شهـريار به شعـر گـفـته شده است و در هـمان بهـجت آباد تحـول عـارفانه اي براي شهـريار دست مي دهـد كه گـوهـر عـشق و عـرفان معـنوي را در نـتـيجه آن تحـول مي يابد.

 

شعـر خواندن شهـريار طرز مخصوصي دارد - در موقع خواندن اشعـار قافـيه و ژست و آهـنگ صدا هـمراه موضوعـات تـغـيـير مي كـند و در مـواقـع حسـاس شعـري بغـض گـلوي او را گـرفـته و چـشـمانـش پـر از اشك مي شود و شـنونده را كاملا منـقـلب مـي كـند.

 

شهـريار در موقعـي كه شعـر مي گـويد به قـدري در تـخـيل و انديشه آن حالت فرو مي رود كه از موقعـيت و جا و حال خود بي خـبر مي شود. شرح زير نمونهً يكي از آن حالات است كه نگـارنـده مشاهـده كرده است:

هـنـگـامي كه شهـريار با هـيچ كـس معـاشرت نمي كرد و در را به روي آشنا و بـيگـانه بـسته و در اطاقـش تـنـها به تخـيلات شاعـرانه خود سرگـرم بود، روزي سر زده بر او وارد شدم، ديـدم چـشـمهـا را بـسـته و دسـتـهـا را روي سر گـذارده و با حـالـتي آشـفـته مرتـباً به حـضرت عـلي عـليه السلام مـتوسل مي شود. او را تـكاني دادم و پـرسيدم اين چـه حال است كه داري؟ شهـريار نفـسي عـميـق كشيده، با اضهـار قـدرداني گـفت مرا از غرق شدن و خـفگـي نجات دادي. گـفـتم مگـر ديوانه شده اي؟ انسان كه در توي اطاق خشك و بي آب و غـرق و خفـه نمي شود. شهـريار كاغـذي را از جـلوي خود برداشتـه به دست من داد. ديدم اشعـاري سروده است كه جـزو افسانهً شب به نام سـنفوني دريا ملاحضه مي كـنـيد

 

شهـريار بجـز الهـام شعـر نمي گويد. اغـلب اتـفاق مي افـتد كه مـدتـهـا مي گـذرد، و هـر چـه سعـي مي كـند حتي يك بـيت شعـر هـم نمي تـواند بگـويد. ولي اتـفاق افـتاده كه در يك شب كه موهـبت الهـي به او روي آورده، اثـر زيـبا و مفصلي ساخته است. هـمين شاهـكار تخـت جـمشيد، كـه يكي از بزرگـترين آثار شهـريار است و با اينكه در حدود چـهـارصد بـيت شعـر است در دو سه جـلسه ساخـته و پـرداخـته شده است.

 

شهـريار داراي تـوكـلي غـيرقـابل وصف است، و اين حالت را من در او از بدو آشـنايي ديـده ام. در آن موقع كه بعـلت بحـرانهـاي عـشق از درس و مـدرسه (كـلاس آخر طب) هـم صرف نظر كرده و خرج تحـصيلي او بعـلت نارضايتي، از طرف پـدرش قـطع شده بود، گـاه مي شد كه شهـريار خـيلي سخت در مضيقه قرار مي گـرفت. به من مي گـفت كه امروز بايد خرج ما برسد و راهي را قـبلا تعـيـيـن مي كرد. در آن راه كه مي رفـتـيم، به انـتهـاي آن نرسيده وجه خرج چـند روز شاعـر با مراجـعـهً يك يا دو ارباب رجوع مي رسيد. با آنكه سالهـا است از آن ايام مي گـذرد، هـنوز من در حيرت آن پـيش آمدها هـستم. قابل توجه آن بود كه ارباب رجوع براي كارهاي مخـتـلف به شهـريار مـراجـعـه مي كردند كه گـاهـي به هـنر و حـرفـهً او هـيچ ارتـباطي نـداشت - شخـصي مراجـعـه مي كرد و براي سنگ قـبر پـدرش شعـري مي خواست يا ديگـري مراجـعـه مي كرد و براي امـر طـبي و عـيادت مـريض از شهـريار استـمداد مي جـست، از اينـهـا مهـمـتر مراجـعـهً اشخـاص براي گـرفـتن دعـا بود.

 

خـدا شـناسي و معـرفـت شهـريار به خـدا و ديـن در غـزلهـاي جـلوه جانانه، مناجات، درس محـبت، ابـديـت، بال هـمت و عـشق، دركـوي حـيرت، قـصيده تـوحـيد ،راز و نـياز و شب و عـلي مـندرج است.

 

عـلاقـه به آب و خـاك وطن را شهـريار در غـزل عيد خون و قصايد مهـمان شهـريور، آذربايـجان، شـيون شهـريور و بالاخره مثـنوي تخـت جـمشـيد به زبان شعـر بـيان كرده است. الـبـته با مطالعه اين آثـار به مـيزان وطن پـرستي و ايمان عـميـقـي كه شهـريار به آب و خاك ايران و آرزوي تـرقـي و تـعـالي آن دارد پـي بـرده مي شود.

 

تـلخ ترين خاطره اي كه از شهـريار دارم، مرگ مادرش است كه در روز 31 تـيرماه 1331 اتـفاق افـتاد - هـمان روز در اداره به اين جانب مراجعـه كرد و با تاثـر فوق العـاده خـبر شوم را اطلاع داد - به اتـفاق به بـيمارستان هـزار تخـتخوابي مراجـعـه كرده و نعـش مادرش را تحـويل گـرفـته به قـم برده و به خاك سپـرديم. حـالـتي كه از آن مـرگ به شهـريار دست داده در منظومه اي واي مادرم نشان داده مي شود. تا آنجا كه مي گويد:

 

مي آمديم و كـله من گيج و منگ بود
انگـار جـيوه در دل من آب مي كـنند
پـيـچـيده صحـنه هاي زمين و زمان به هـم
خاموش و خوفـناك هـمه مي گـريختـند
مي گـشت آسمان كه بـكوبد به مغـز من
دنيا به پـيش چـشم گـنهـكار من سياه
يك ناله ضعـيف هـم از پـي دوان دوان
مي آمد و به گـوش من آهـسته مي خليـد:
تـنـهـا شـدي پـسـر!

 

شهـريار در تـبـريز با يكي از بـستگـانش ازدواج كرده، كه ثـمره اين وصلت دخـتري سه ساله به نام شهـرزاد و دخـتري پـنج ماهـه بـه نام مريم است.

 

شهـريار غـير از اين شرح حال ظاهـري كه نوشته شد؛ شرح حال مرموز و اسرار آميزي هـم دارد كه نويسنده بـيوگـرافي را در امر مشكـلي قـرار مي دهـد. نگـارنـده در اين مورد ناچار بطور خلاصه و سربـسته نكـاتي از آن احوال را شرح دهـم تا اگـر صلاح و مقـدور شد بعـدها مفـصل بـيان شود:

شهـريار در سالهـاي 1307 تا 1309 در مجالس احضار ارواح كه توسط مرحوم دكـتر ثـقـفي تـشكـيل مي شد شركت مي كـرد. شرح آن مجالس سابـقـاً در جرايد و مجلات چاپ شده است؛ شهـريار در آن مجالس كـشفـيات زيادي كرده است و آن كـشـفـيات او را به سير و سلوكاتي مي كـشاند. در سال 1310 به خراسان مي رود و تا سال 1314 در آن صفحات بوده و دنـباله اين افـكار را داشتـه است و در سال 1314 كه به تهـران مراجـعـت مي كـند، تا سال 1319 اين افـكار و اعمال را به شدت بـيـشـتـري تعـقـيت مـي كـند؛ تا اينكه در سال 1319 داخل جرگـه فـقـر و درويشي مي شود و سير و سلوك اين مرحـله را به سرعـت طي مي كـند و در اين طريق به قـدري پـيش مي رود كه بـر حـسب دسـتور پـير مرشد قـرار مي شود كه خـرقـه بگـيرد و جانشين پـير بـشود.

 

تكـليف اين عـمل شهـريار را مـدتي در فـكـر و انديشه عـميـق قـرار مي دهـد و چـنـدين ماه در حال تـرديد و حـيرت سير مي كـند تا اينكه مـتوجه مي شود كه پـيـر شدن و احـتمالاً زير و بال جـمع كـثـيري را به گـردن گـرفـتن براي شهـريار كه مـنظورش معـرفـت الهـي است و كـشف حقايق است عـملي دشوار و خارج از درخواست و دلخواه اوست. اينجاست كه شهـريار با توسل به ذات احـديت و راز و نيازهاي شبانه و به كشفياتي عـلوي و معـنوي مي رسد و به طوري كه خودش مي گـويد پـيش آمدي الهـي او را با روح يكي از اولياء مرتـبط مي كـند و آن مقام مقـدس كليهً مشكلاتي را كه شهـريار در راه حقـيقـت و عـرفان داشته حل مي كند و موارد مبهـم و مجـهـول براي او كشف مي شود.

 

باري شهـريار پس از درك اين فـيض عـظيم بكـلي تـغـيـير حالت مي دهـد. ديگـر از آن موقع به بعـد پـي بـردن به افـكار و حالات شهـريار براي خويشان و دوستان و آشـنايانش حـتي من مـشكـل شده بود؛ حرفهـايي مي زد كه درك آنهـا به طور عـادي مـقـدور نـبود - اعـمال و رفـتار شهـريار هـم به مـوازات گـفـتارش غـير قـابل درك و عـجـيب شده بود.

 

شهـريار در سالهاي اخير اقامت در تهـران خـيلي مـيل داشت كه به شـيراز بـرود و در جـوار آرامگـاه استاد حافظ باشد و اين خواست خود را در اشعـار (اي شيراز و در بارگـاه سعـدي) منعـكس كرده است ولي بعـدهـا از اين فكر منصرف شد و چون در از اقامت در تهـران هـم خسته شده بود، مردد بود كجا برود؛ تا اينكه يك روز به من گـفت كه: " مـمكن است سفري از خالق به خلق داشته باشم " و اين هـم از حرفهـايي بود كه از او شـنـيـدم و عـقـلم قـد نـمي داد - تا اين كه يك روز بي خـبر از هـمه كـس، حـتي از خانواده اش از تهـران حركت كرد وخبر او را از تـبريز گـرفـتم.

 

بالاخره سيد محـمد حسين شهـريار در 27 شهـريـور 1367 خورشيـدي در بـيـمارستان مهـر تهـران بدرود حيات گـفت و بـنا به وصيـتـش در زادگـاه خود در مقـبرةالشعـرا سرخاب تـبـريـز با شركت قاطبه مـلت و احـترام كم نظير به خاك سپـرده شد. چه نيك فرمود:

براي ما شعـرا نـيـست مـردني در كـار كـه شعـرا را ابـديـت نوشـته اند شعـار



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : شنبه 21 بهمن 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
»

 

همه چیز در مورد اکبر عبدی

بیوگرافی اکبر عبدی  taknaz.ir

بیوگرافی اکبر عبدی:

    متولد 1327
   از تلویزیون شروع کرد و خیلی زود محبوب شد و استعدادهایش

   را به رخ همگان کشید.با بازی در فیلم « اجاره نشینها » در میان

    سینمایی های هم جایی برای خود  پیدا  کرد  و  در  سال 1368 

    برای بازی بسیار زیبایش در فیلم « مادر » ساخته علی حاتمی

    برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم 

    فجر شد.

بیوگرافی: 

 

متولد 1327
از تلویزیون شروع کرد و خیلی زود محبوب شد و استعدادهایش را به رخ همگان کشید.
با بازی در فیلم « اجاره نشینها » در میان سینمایی های هم جایی برای خود پیدا کرد و در سال 1368 برای بازی بسیار زیبایش در فیلم « مادر » ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
اوج هنر او در فیلمهای « هنرپیشه » (محسن مخملباف - 1371) و بخصوص فیلم « آدم برفی » (داود میرباقری - 1373) بود.
اکبر عبدی نیمه دوم دهه هفتاد را در سکوت سینمایی سپری کرد و خبری از آن عبدی پرطرفدار و محبوب نبود.
بازی او در چند فیلم کمدی در اواخر دهه هفتاد هم کارساز واقع نشد و با توجه به اینکه در سال 1380 و در جشنواره بیستم فیلم فجر برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور » هزار کاندید جایزه شد.
اکبر عبدی در سال 1385 با بازگشتی دوباره به عرصه سینما، در فیلم های « اخراجی ها » و « قاعده بازی » نشان داد که هیچ نشانی از گذشت زمان بر توانایی هایش دیده نمی شود و همچنان می شود روی او حسابی ویژه باز کرد.
 

 

...................................................... 

 

مجموعه آثار:  

 

- جنجال بزرگ (سیاوش شاکری، 1363)
- مردی که موش شد (1364)
- اجاره نشینها (داریوش مهرجویی، 1365)
- ماموریت (حسن زندباف، 1365)
- گراند سینما (حسن هدایت، 1367)
- ای ایران (ناصر تقوایی، 1368)
- دزد عروسکها (محمدرضا هنرمند، 1368)
- ریحانه (علیرضا رئیسیان، 1368)
- مادر (علی حاتمی، 1368)
- در آروزی ازدواج (اصغر هاشمی، 1369)
- مدرسه پیرمردها (علی سجادی حسینی، 1370)
- دلشدگان (علی حاتمی، 1370)
- ناصرالدین شاه اکتور سینما (محسن مخملباف، 1370)
- هنرپیشه (محسن مخملباف، 1371)
- آرزوی بزرگ (خسرو شجاعی، 1373)
- آدم برفی (داود میرباقری، 1373)
- پاکباخته (غلامحسین لطفی، 1374)
- مرد آفتابی (همایون اسعدیان، 1374)
- شب روباه (همایون اسعدیان، 1375)
- عشق گمشده (سعید اسدی، 76/1375)
- افسانه پوپک طلایی (خسرو شجاعی، 1376)
- جنگجوی پیروز (مجتبی راعی، 1377)
- تارزن و تارزان (علی عبدالعلی زاده، 1379)
- دارا و ندار (فریدون حسن پور، 1379)
- نان و عشق و موتور هزار (ابوالحسن داودی، 1379)
- کفشهای جیرجیرک دار من (شاپور قریب، 1381)
- قاعده بای (احمدرضا معتمدی، 1384)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- گوشواره (وحید موساییان، 1385)

مجموعه های تلویزیونی:
- امام علی (ع) (مجموعه، داود میرباقری، 1370)
- راه سوم (مجموعه، قاسم جعفری، 1377)
- زیر آسمان شهر (سری سوم، مهران غفوریان، 1381)
 

 

...................................................... 

 

جشنواره ها و جوایز: 

 

- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « مادر » - 1368
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « هنرپیشه » - 1371
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « جنگجوی پیروز » - 1377
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیستمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1380
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از ششمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381
- بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « آدم برفی » - 1377
- بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381
 

 



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
»

 

همه چیز در مورد اکبر عبدی

بیوگرافی اکبر عبدی  taknaz.ir

بیوگرافی اکبر عبدی:

    متولد 1327
   از تلویزیون شروع کرد و خیلی زود محبوب شد و استعدادهایش

   را به رخ همگان کشید.با بازی در فیلم « اجاره نشینها » در میان

    سینمایی های هم جایی برای خود  پیدا  کرد  و  در  سال 1368 

    برای بازی بسیار زیبایش در فیلم « مادر » ساخته علی حاتمی

    برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم 

    فجر شد.

بیوگرافی: 

 

متولد 1327
از تلویزیون شروع کرد و خیلی زود محبوب شد و استعدادهایش را به رخ همگان کشید.
با بازی در فیلم « اجاره نشینها » در میان سینمایی های هم جایی برای خود پیدا کرد و در سال 1368 برای بازی بسیار زیبایش در فیلم « مادر » ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
اوج هنر او در فیلمهای « هنرپیشه » (محسن مخملباف - 1371) و بخصوص فیلم « آدم برفی » (داود میرباقری - 1373) بود.
اکبر عبدی نیمه دوم دهه هفتاد را در سکوت سینمایی سپری کرد و خبری از آن عبدی پرطرفدار و محبوب نبود.
بازی او در چند فیلم کمدی در اواخر دهه هفتاد هم کارساز واقع نشد و با توجه به اینکه در سال 1380 و در جشنواره بیستم فیلم فجر برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور » هزار کاندید جایزه شد.
اکبر عبدی در سال 1385 با بازگشتی دوباره به عرصه سینما، در فیلم های « اخراجی ها » و « قاعده بازی » نشان داد که هیچ نشانی از گذشت زمان بر توانایی هایش دیده نمی شود و همچنان می شود روی او حسابی ویژه باز کرد.
 

 

...................................................... 

 

مجموعه آثار:  

 

- جنجال بزرگ (سیاوش شاکری، 1363)
- مردی که موش شد (1364)
- اجاره نشینها (داریوش مهرجویی، 1365)
- ماموریت (حسن زندباف، 1365)
- گراند سینما (حسن هدایت، 1367)
- ای ایران (ناصر تقوایی، 1368)
- دزد عروسکها (محمدرضا هنرمند، 1368)
- ریحانه (علیرضا رئیسیان، 1368)
- مادر (علی حاتمی، 1368)
- در آروزی ازدواج (اصغر هاشمی، 1369)
- مدرسه پیرمردها (علی سجادی حسینی، 1370)
- دلشدگان (علی حاتمی، 1370)
- ناصرالدین شاه اکتور سینما (محسن مخملباف، 1370)
- هنرپیشه (محسن مخملباف، 1371)
- آرزوی بزرگ (خسرو شجاعی، 1373)
- آدم برفی (داود میرباقری، 1373)
- پاکباخته (غلامحسین لطفی، 1374)
- مرد آفتابی (همایون اسعدیان، 1374)
- شب روباه (همایون اسعدیان، 1375)
- عشق گمشده (سعید اسدی، 76/1375)
- افسانه پوپک طلایی (خسرو شجاعی، 1376)
- جنگجوی پیروز (مجتبی راعی، 1377)
- تارزن و تارزان (علی عبدالعلی زاده، 1379)
- دارا و ندار (فریدون حسن پور، 1379)
- نان و عشق و موتور هزار (ابوالحسن داودی، 1379)
- کفشهای جیرجیرک دار من (شاپور قریب، 1381)
- قاعده بای (احمدرضا معتمدی، 1384)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- گوشواره (وحید موساییان، 1385)

مجموعه های تلویزیونی:
- امام علی (ع) (مجموعه، داود میرباقری، 1370)
- راه سوم (مجموعه، قاسم جعفری، 1377)
- زیر آسمان شهر (سری سوم، مهران غفوریان، 1381)
 

 

...................................................... 

 

جشنواره ها و جوایز: 

 

- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « مادر » - 1368
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « هنرپیشه » - 1371
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « جنگجوی پیروز » - 1377
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیستمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1380
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از ششمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381
- بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « آدم برفی » - 1377
- بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381
 

 



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» حسین پناهی

 بیوگرافی حسین پناهی

 

حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه وبویراحمد زاده شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسهٔ آیت‌الله گلپایگانی رفت و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی‌اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مساله‌ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده‌است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می‌دانست روغن نجس است (روغن محلی معمولاٌ در تابستان از حرارت دادن کره بدست می آید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است) ، ولی این را هم می‌دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده‌اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه‌نویسی را گذراند.

 

دوران حرفه‌ای بازیگری

پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامه‌های خودش ساخت که مدت‌ها در محاق ماند.

با پخش نمایش «دو مرغابی در مه» از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی می‌کرد، خوش درخشید و با پخش نمایش‌های تلویزیونی دیگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.

نمایش‌های دو مرغابی در مه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، او یکی از پرکارترین و نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود.

به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش می‌بارید و طنز تلخش بازیگر نقش‌های خاصی بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعر بود. و این شاعرانگی در ذره‌ذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد، این مجموعهٔ شعر تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شد و به شش زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده‌است.

 

مرگ

وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق به وصیت خود ایشان فقط به خاطر اینکه مادرش در آنجا دفن شده‌است، به خاک سپرده شد.

 

نمایی از مقبره حسین پناهی درشهر سوق(کهگیلویه) 

 

سال‌شمار وقایع مهم زندگی 

حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ (برابر با ۲۸ اوت ۱۹۵۶) در روستای دژکوه در استان کهگیلویه و بویراحمد چشم به جهان گشود. پدرش علی‌پناه و مادرش ماه‌کنیز نام داشت.

۱۳۴۱
رفتن به مکتب خانه دژکوه
۱۳۴۵
اتمام دوره ابتدایی
۱۳۴۶
ترک دژکوه، رفتن به سوق
خواندن کلاس ششم
۱۳۴۷
رفتن به بهبهان و گرفتن سیکل
۱۳۵۱
رفتن به قم و طلبگی
۱۳۵۴
رها کردن درس حوزوی
سفر به شوشتر و یکسال آموزگاری در آن شهر
۱۳۵۵
اقامت در اهواز و اشتغال به شغل‌های مختلف
۱۳۵۶
بازگشت به روستای دژ کوه و ازدواج. نام همسر شوکت
۱۳۵۷
رفتن به اهواز و کار در کتابخانه‌ای در آن شهر
تولد فرزند نخست (لیلا)
۱۳۵۹
رفتن به جبهه و فعالیت در بخشهای فرهنگی
تولد دومین فرزند (آنا)
۱۳۶۰
مهاجرت به تهران
سکونت در یکی از مقبره‌های خصوصی امامزاده قاسم به مدت یک سال
عضویت در گروه تئاتری آناهیتا
۱۳۶۱
نخستین تجربه‌های نمایشنامه‌نویسی
نوشتن یک گل و بهار
کارگردانی نمایشنامه خوابگردها
۱۳۶۲
نوشتن آسانسور
نوشتن و کارگردانی تله تئاتر سرودی برای مادران
۱۳۶۳
تولد سومین فرزند (سینا)
نخستین تجربه‌های بازی در تله تئاترهای تلوزیونی
بازی در سریال محله بهداشت
نوشتن به سبک آمریکایی
۱۳۶۴
استخدام در صدا و سیما
بازی در سریال گرگ‌ها
نوشتن دل شیر
نوشتن دو مرغابی در مه
۱۳۶۵
نخستین بازی در سینما
بازی در فیلم سینمایی گال
بازی در فیلم سینمایی گذرگاه
بازی در فیلم سینمایی تیر باران
بازی در تله تئاترهای دو مرغابی در مه و آسانسور
۱۳۶۶
کارگردانی سریال تلوزیونی ماجراهای رونالد و مادرش
بازی تله تئاتر در آیینه خیال
۱۳۶۷
بازی در فیلم سینمایی در مسیر تند باد
بازی در فیلم سینمایی هی جو
بازی در فیلم سینمایی ارثیه
بازی در فیلم سینمایی نار و نی
نوشتن نخستین شعرها
۱۳۶۸
فوت مادر
بازی در فیلم سینمایی راز کوکب
نوشتن مجموعه من و نازی
۱۳۶۹
بازی در فیلم سینمایی چاووش
بازی در فیلم سینمایی سایه خیال
دیپلم افتخار بهترین بازیگر جشنواره فجر برای فیلم سایه خیال
نوشتن پیامبران بی‌کتاب
۱۳۷۰
بازی در فیلم سینمایی اوینار
بازی در فیلم سینمایی مهاجر
نوشتن کابوس‌های روسی
۱۳۷۱
نوشتن گوش بزرگ دیوار
بازی در فیلم سینمایی هنرپیشه
بازی در فیلم سینمایی مرد ناتمام
۱۳۷۲
نوشتن خروس‌ها و ساعت‌ها
انتشار کتاب من و نازی
۱۳۷۳
بازی در فیلم سینمایی آرزوی بزرگ
بازی در فیلم سینمایی روز واقعه
۱۳۷۴
نوشتن بازی و کارگردانی سریال بی‌بی یون برای تلویزیون، سریال توقیف و چند سال بعد نسخه قیچی شده آن از تلویزیون نمایش داده شد (در حدود دو سوم کل مجموعه)
انتشار دو مرغابی در مه
۱۳۷۵
انتشار آلبومی از دکلمه شعرهایش با نام ستاره‌ها

بازی در سریال دزدان مادر بزرگ

۱۳۷۶
به صحنه بردن نمایش چیزی شبیه زندگی
انتشار چیزی شبیه زندگی
انتشار بی‌بی یون
انتشار خروس‌ها و ساعت‌ها
۱۳۷۷
بازی در فیلم سینمایی کشتی یونانی
۱۳۷۸
نوشتن دیالوگ‌های سریال امام علی و بازی در آن
۱۳۷۹
بازی در سریال یحیا و گلابتون
۱۳۸۰
بازی در سریال آژانس دوستی
۱۳۸۱
نوشتن مجموعه نمی‌دانم‌ها
۱۳۸۲
بازی در سریال آواز مه
نوشتن مجموعه سالهاست که مرده‌ام
۱۳۸۳
آغاز ضبط آلبوم دوم دکلمه‌هایش از خرداد ماه
تصمیم برای جمع‌آوری مجموعه شعرهایش
پایان ضبط دکلمه شعرهایش در شب یک شنبه یازدهم مرداد
آخرین تماس تلفنی با پسرش سینا در ساعت ۹ شب چهارشنبه چهاردهم مرداد
فوت در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳
کشف پیکر متلاشی شده‌اش توسط دخترش آنا در ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۷ مرداد در خانه‌اش واقع در خیابان جهان‌آرا
معاینه پزشکی قانونی و تعیین «ایست قلبی» به عنوان علت مرگ
تدفین پیکرش در سوق به تاریخ سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۸۳
انتشار آلبوم دکلمه آخرین سروده‌هایش به نام سلام، خداحافظ در پانزدهم مهر ماه
انتشار مجموعه کامل اشعارش به نام چشم چپ سگ در هفت دفتر در اردیبهشت ۱۳۸۴

در سال ۱۳۹۰ انتشار دو سی دی دکلمه‌هایش با نام راه با رفیق وی یک دفتر شعر و یک نوشته تاتر به نام چیزی شبیه زندگی ۲ دارد که هنوز چاپ نشده‌اند.

 

کارنامه هنری

سینما

  • گذرگاه (۱۳۶۵)
  • گال (۱۳۶۵)
  • تیرباران (۱۳۶۶)
  • هی جو (۱۳۶۷)
  • نار و نی (۱۳۶۷)
  • در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
  • ارثیه (۱۳۶۷)
  • راز کوکب (۱۳۶۸)
  • مهاجران (۱۳۶۹)
  • چاووش (۱۳۶۹)
  • سایه خیال (۱۳۶۹)
  • اوینار (۱۳۷۰)
  • هنرپیشه (۱۳۷۱)
  • مرد ناتمام (۱۳۷۱)
  • روز واقعه (۱۳۷۳)
  • آرزوی بزرگ (۱۳۷۳)
  • قصه‌های کیش (اپیزود اول، کشتی یونانی) (۱۳۷۷)
  • بلوغ (۱۳۷۷)
  • مریم مقدس (۱۳۷۹)
  • بابا عزیز (۱۳۸۲)[۲]

 

مجموعهٔ تلویزیونی 

  • گرگها
  • آواز مه
  • محله بهداشت
  • بی بی یون
  • روزی روزگاری
  • مثل یک لبخند
  • ایوان مدائن
  • خوابگردها
  • هشت‌بهشت
  • قهرمان کیه
  • امام علی
  • همسایه‌ها
  • آژانس دوستی
  • دزدان مادر بزرگ
  • آئینه خیال
  • کوچک جنگلی
  • آشپزباشی
  • روزگار قریب
  • آقا فرمان
  • یحیی و گلابتون
  • شلیک نهایی
  • رعنا

 

تله تئاتر

  • چیزی شبیه زندگی
  • دومرغابی در مه

 

کتاب

  • من و نازی
  • ستاره
  • چیزی شبیه زندگی
  • دو مرغابی درمه
  • گلدان و آفتاب
  • پیامبر بی کتاب
  • دل شیر

علاوه بر اینها سه اثر با شعر و صدای حسین پناهی نیز منتشر شده‌است: «سلام خداحافظ» و «ستارها» و راه با رفیق

 

جوایز

  • ۱۳۶۷، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (در مسیر تندباد)
  • ۱۳۶۹، برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه خیال)
  • ۱۳۷۱، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مهاجران)


نويسنده : امیرحسین | تاريخ : یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
»

 

 

اصغر فرهادی (زادهٔ ۱۳۵۱ در خمینی‌شهر کنونی؛ همایون‌شهر سابق) کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس ایرانی است. وی یگانه کارگردان ایرانی است که موفق به کسب جایزه اسکار شده‌است. او این جایزه را برای کارگردانی فیلم جدایی نادر از سیمین در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان دریافت کرد؛ او همچنین نامزد دریافت همین جایزه برای فیلم نامه غیراقتباسی برای فیلم خود بود. پیشتر وی برنده سه جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در سال‌های ۱۳۸۴، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ شده‌است. خرس نقره‌ایجشنواره فیلم برلین به عنوان بهترین کارگردان برای فیلم دربارهٔ الی و خرس طلایی جشنواره برلین به خاطر فیلم جدایی نادر از سیمین از دیگر افتخارات اوست. وی همچنین برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره گلدن گلوب سال ۲۰۱۲ میلادی به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین شد. او اولین فیلمساز ایرانی است که توانسته‌است این جایزه را به خود اختصاص دهد.

مجله تایم وی را “چهارمین” شخصیت تاثیرگذار در میان ۱۰۰ شخصیت برتر سال ۲۰۱۲ معرفی کرده‌است.

 

زندگی‌نامه

فرهادی پس از گذراندن دوره لیسانس در رشته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران، مدرک فوق لیسانس خود در همین رشته را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرد. او فعالیت در سینما را از سال ۱۳۶۵ در انجمن سینمای جوان اصفهان آغاز کرد. نخستین حضور حرفه‌ای او در سینما در فیلم ارتفاع پست ساخته ابراهیم حاتمی‌کیادر سال ۱۳۸۰ به عنوان فیلمنامه‌نویس بود.

 

فعالیت سینمایی

بیشتر منتقدین و اهالی سینما مهمترین ساخته‌های فرهادی را فیلم‌های درباره الی و جدایی نادر از سیمین می‌دانند. دربارهٔ الی پیش از آغاز بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر به دلیل بازی گلشیفته فراهانی در آن توسط مقامات وزارت ارشاد از جشنواره کنار گذاشته شد. سرانجام دستور حضور فیلم در جشنواره پس از رایزنی‌های نهادهای غیردولتی سینما و برخی داوران جشنواره و در پی درخواست مشاور امور هنری رئیس‌جمهور وقت به وزیر ارشاد صادر شد. پس از آن هم در حالی که فیلم از وزارت ارشاد پروانهٔ نمایش داشت و در برنامهٔ اکران نوروز قرار داشت، به دلایل نامعلومی از اکران آن جلوگیری شد که البته پس از گذشت نزدیک به چهارماه توقیف بی‌دلیل سرانجام اکران شد.

 

اصغر فرهادی در چهاردهمین جشن خانه سینما و پس از دریافت جایزه بهترین کارگردانی برای فیلم دربارهٔ الی گفت: «ای کاش وضع مملکت طوری شود که گلشیفته (فراهانی) بتواند برگردد، امیدوارم که بهرام بیضایی برگردد، امیر نادری بتواند در ایران فیلم بسازد و امیدوارم که جعفر پناهی هم بتواند در ایران فیلم بسازد.» به‌دنبال انتشار این سخنان، بی‌درنگ رسانه‌های خبری وابسته یا نزدیک به اصول‌گرایان و تندروها واکنش‌های تندی از خود نشان دادند. وب‌گاه جهان‌نیوز از لغو پروانه ساخت فیلم جدید اصغر فرهادی با عنوان جدایی نادر از سیمین به دلیل «اظهارات ساختارشکنانه»اش خبر داد، و وب‌گاه هنرنیوز متعلق به هیات اسلامی هنرمندان نیز خبر داد که مجوز فیلم او با دستور مستقیم سیدعلیرضا سجادپور، مدیرکل اداره کل نظارت و ارزشیابی سینمای حرفه‌ای وزارت ارشاد، لغو شده‌است. 

 

خبرگزاری فارس در یادداشتی ادعا کرد که اصغر فرهادی در جشن خانه سینما «خواستار تغییر هر چه زودتر وضعیت مملکت شد» و روزنامه کیهان این کارگردان را «هتاک» خواند و اعلام کرد که اصغر فرهادی «در موضع‌گیری‌های اخیر خود با محافل جریان برانداز هم‌نوایی می‌کند». کیهان در رابطه با اصغر فرهادی اظهار داشت او «در تلاش است با ژست اپوزیسیون و بیان سخنان ساختارشکنانه حمایت جشنواره‌های غربی و رسانه‌های ضدایرانی را نیز جلب نماید». در نهایت در اوایل مهرماه سال ۱۳۸۹ درحالیکه فیلمبرداری جدایی نادر از سیمین به پیشرفت ۲۰ درصدی رسیده بود، جواد شمقدری، معاون سینمایی وزارت ارشاد در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا اعلام کرد اصغر فرهادی به دلیل حرف‌هایش که «حرف‌های جالبی نبودند» مجوز ساخت فیلم خود را از دست داده‌است و افزود که به آقای فرهادی یک هفته مهلت داده شده تا «حرف‌های‌شان را اصلاح کنند»، اما ایشان نظرات خود را پس نگرفته‌است. 

 

پس از توضیحات اصغر فرهادی درباره سخنانش در جشن سینما که اعلام کرده بود «داستان شکل دیگری به خود گرفته که من مایل و معتقد به آن نبوده‌ام.» حمیدرضا دیبایی مدیر روابط عمومی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد که منعی برای ادامه‎ ‎تولید فیلم اصغرفرهادی وجود ندارد.

 

آثار

کارگردان

  • جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
  • درباره الی (۱۳۸۷)
  • چهارشنبه‌سوری (۱۳۸۴)
  • شهر زیبا (۱۳۸۲)
  • رقص در غبار (۱۳۸۱)
  • داستان یک شهر ۲ (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۰) «شبکهٔ تهران»
  • داستان یک شهر (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۷۸) «شبکهٔ تهران»

 

فیلمنامه‌نویس

  • جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
  • درباره الی (۱۳۸۷)
  • محاکمه در خیابان (مشاور) (۱۳۸۷)
  • دایره زنگی (۱۳۸۶)
  • کنعان (۱۳۸۶)
  • چهارشنبه‌سوری (۱۳۸۴)
  • شهر زیبا (۱۳۸۲)
  • رقص در غبار (۱۳۸۱)
  • ارتفاع پست (۱۳۸۰)
  • داستان یک شهر ۲ (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۰)
  • داستان یک شهر (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۷۸)
  • روزگار جوانی (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۷۷)

 

جوایز

  • برنده هشتاد و چهارمین جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی به خاطر کارگردانی فیلم جدایی نادر از سیمین (سال ۲۰۱۲)
  • برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره گلدن گلوب سال ۲۰۱۲ به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۲).
  • برنده جایزه بهترین فیلم خارجی در جشنواره سزار فرانسه سال ۲۰۱۲ به خاطر کارگردانی و نویسندگی فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۲).
  • برنده جایزه ویژه هیأت داوران (جایزه بزرگ و تندیس مروارید سیاه) پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ابوظبی
  • انتخاب به عنوان بهترین فیلم‌ساز سال خاورمیانه از طرف مجله آمریکایی «ورایتی» Variety
  • برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم سیدنی جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱)
  • برنده خرس طلایی بهترین فیلم در شصت و یکمین جشنواره فیلم برلین برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱)
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
  • برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
  • برنده جایزه بهترین فیلمنامه در چهارمین دوره جوایزه اسکرین آسیا پاسیفیک برای فیلمنامه جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۰)
  • برنده تندیس بهترین کارگردانی در چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم درباره الی… (۱۳۸۹)
  • برنده تندیس بهترین فیلم در چهاردهمین جشن خانه سینما برای فیلم درباره الی به طور مشترک با محمود رضوی (۱۳۸۹)
  • برنده جایزه بهترین فیلم‌نامه‌نویسی در سومین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک استرالیا برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
  • برنده جایزه ویژه هیات داوران در سومین دوره جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک استرالیا برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)[۲]
  • برنده جایزه روزنامه در استاندارد در ویناله برای فیلم درباره الی (۲۰۰۹)
  • برنده خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی در پنجاه و نهمین جشنواره فیلم برلین برای فیلم درباره الی (۱۳۸۷)
  • سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم چهارشنبه‌سوری (۱۳۸۴)
  • سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم درباره الی (۱۳۸۷)
  • برنده جایزه ویژه هیات داوران سال ۱۳۸۱ برای رقص در غبار
  • قرقاول نقره‌ای بهترین کارگردانی در یازدهمین جشنواره فیلم کرالا برای فیلم چهارشنبه‌سوری (۲۰۰۶)
  • برنده جایزه بهترین فیلم داستانی هشتمین دوره جشنواره فیلم ترایبکا در سال ۲۰۰۹ به خاطر فیلم درباره الی
  •  


نويسنده : امیرحسین | تاريخ : شنبه 23 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
»

 

 

زندگینامه بهنوش بختیاری از زبان خودش:

من در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۴ در تهران به دنیا آمدم. کودکی‌ام مثل کودکی خیلی‌های دیگر با کلی امید و آرزو سپری شد. من هم مثل خیلی از هم نسلان و هم جنسانم به زندگی نگاه می‌کردم. با همان رویاهای دست یافتنی و دست نیافتنی. بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان وارد دانشگاه آزاد شدم آن هم در رشته مترجمی زبان فرانسه. این رشته را تا گرفتن مدرک کارشناسی در واحد تهران مرکز گذراندم و بعد با ورودم به دنیای سینما تمام چیزهای اطرافم تغییر کرد. بگذارید ماجرای سینما را کمی مبسوط‌تر بگویم. من قبل از بازیگری به عنوان منشی صحنه به سینما وارد شدم. در کنار آن در مدرسه «رسام هنر» یک دوره یک ساله تئاتر را هم زیر نظر خانم مهتاب نصیرپور گذراندم.

 

از خاطرات خوش آن سال‌ها می‌توانم به کار در پشت‌صحنه فیلم «مهمان مامان» استاد داریوش مهرجویی اشاره کنم که در سمت منشی صحنه در کنار سایر عوامل تولیدی این فیلم حضور داشتم اما در همان دوران هم سودای بازیگری و بازیگر شدن را در سر می‌پروراندم. سرانجام سال ۱۳۷۵ بود که این فرصت برایم به وجود آمد و در مجموعه «هوای تازه» ساخته آقای محمد رحمانیان بازیگری را آغاز کردم و به عرصه جدیدی در دنیای سینما وارد شدم. همان چیزی که گفتم سودایش را در سر داشتم و همین اتفاق باعث شد تا امروز بازی کنم و در کنار شما باشم و خیلی از شما من را به عنوان یک بازیگر بشناسید تا یکی از عوامل پشت صحنه فیلم. خواندن البته از نوع مجازش یکی دیگر از دغدغه‌های همیشگی‌ام بود.

 

در تمام این سال‌ها و در کنار بازیگری کلاس‌های آوازم را رها نکردم و ادامه‌اش دادم. فکر می‌کنم این تمام ماجرای حضور من تا امروز در کنار شماست. چیزی که توضیح بیشترش خارج از حوصله این صفحات است. فقط در پایان دلم نمی‌آید به نام یکی دونفر که در پیشرفت کاری‌ام خیلی به آنها مدیون هستم اشاره نکنم. کسانی که امروز در میان ما نیستند و شاید این اشاره به آنها ادای دینی باشد به محبت‌هایی که در حق من داشته‌اند. اول از همه زنده‌یاد حمیده خیر آبادی که مثل فرزندی به او علاقه داشته و دارم و بعد هم زنده‌یادان اردشیر افشین‌راد و مهدی ابالسلط. روحشان شاد.

 

 

مجموع آثار وی: 

 

مجموعه های تلویزیونی :

    * (۱۳۷۵) سریال هوای تازه به کارگردانی محمد رحمانیان (بازیگر)
    * (۱۳۸۱) سریال در شهر – سری اول به کارگردانی اصغر فرهادی (بازیگر)  
    * (۱۳۸۳) سریال خانه به دوش به کارگردانی رضا عطاران (بازیگر)
    * (۱۳۸۴) سریال جایزه بزرگ به کارگردانی مهران مدیری (بازیگر)
    * (۱۳۸۴) سریال شبهای برره به کارگردانی مهران مدیری (بازیگر)
    * (۱۳۸۵) سریال باغ مظفر به کارگردانی مهران مدیری (بازیگر)
    * (۱۳۸۶) – مجموعه چارخونه به کارگردانی سروش صحت (بازیگر)
    * (۱۳۸۹) – مجموعه دارا و ندار به کارگردانی مسعود ده نمکی

 

سینمایی:

- پشت دیوار شب (مهران تاییدی، ۱۳۷۴)
-ساقی (محمدرضا اعلامی) (۱۳۸۰)
-مهمان مامان (داریوش مهرجویی)، منشی صحنه(۱۳۸۲)
- این ترانه عاشقانه نیست (رحمان رضایی)، منشی صحنه (۱۳۸۴)
- دو خواهر (محمد بانکی، ۱۳۸۷)
- ده رقمی (همایون اسعدیان، ۱۳۸۷)
- کیش و مات (جمشید حیدری، ۱۳۸۷)
- شبانه روز (کیوان علیمحمدی، امید بنکدار، ۱۳۸۷)
- از ما بهترون (مهرداد فرید، بازیگر، ۱۳۸۸)
- ما سه نفر (مهرداد فرید، بازیگر، ۱۳۸۹)
 - فرش قرمز (محسن دامادی، بازیگر، ۱۳۸۹)


  •  


نويسنده : امیرحسین | تاريخ : شنبه 23 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
»

 

 

بیوگرافی لیلا حاتمی

لیلا حاتمی (۱۳۵۱، تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. او تاکنون موفق به کسب دو جایزه در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلمهای بی پولی (۱۳۸۷) و لیلا (۱۳۷۵) در جشنواره فیلم فجر شده‌است.

زندگی

در نهم مهر ۱۳۵۱ به دنیا آمد. پدرش علی حاتمی (کارگردان سرشناس سینمای ایران) و مادرش زری خوشکام (هنرپیشه سینما) بود.

در رشتهٔ ریاضی فیزیک در تهران دیپلم گرفت. برای ادامهٔ تحصیل به لوزان سوئیس رفت. در دانشگاه پلی تکنیک در رشتهٔ برق شروع به تحصیل کرد. تحصیل در این رشته را پس از دو سال نیمه کاره رها کرد و به دانشگاه لوزان، سوئیس رفت و آن‌جا ادبیات فرانسه خواند. به علت بیماری پدرش در ۱۳۷۵ تحصیل را نیمه‌کاره رها کرد و به ایران بازگشت. در سال ۱۳۷۸ با علی مصفا ازدواج کرد. از آن پس در تهران زندگی می‌کند. وی دارای دو فرزند به نامهای مانی و عسل است.

زندگی حرفه‌ای

اولین حضورش در سینما در نقش کودکی کمال‌الملک (در فیلم «کمال الملک» به کارگردانی پدرش علی حاتمی) بود. در سال ۱۳۷۰ در فیلم دلشدگان که آن هم ساختهٔ پدرش علی حاتمی بود ایفای نقش کرد. پس از آن در ۱۳۷۵ برای اولین بار در یک کار سینمایی در فیلمی که کارگردان‌اش پدرش نبود (فیلم لیلا از داریوش مهرجویی) نقش یک زن نازا را ایفا کرد و برای آن دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را گرفت. فیلم موفق دیگر او آب و آتش بود که در آن نقش یک زن روسپی (مریم) را به خوبی اجرا کرد. بازی آتیلا پسیانی زوج و پسر عموی مریم از نکات درخشان دیگر فیلم بود. او برای بازی درخشانش در فیلم بی پولی موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنوارهٔ فیلم فجر شد. همچنین برای بازی در فیلم پرسه در مه نامزد دریافت تندیس از چهاردهمین جشن خانهٔ سینما شد.
در تئاتر تجربه‌ای ندارد. در تمرینات تئاتر منهای دو داوود رشیدی بسیار خوش درخشید اما به دلیل بیماری مجبور خارج شدن از تیم شد.
در سال ۱۳۹۰ به همراه اصغر فرهادی و چندی از بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین به جشنوارهٔ فیلم برلین دعوت شد ولی به هر دلیلی که برخی آن را بازی در فیلم بعدیش (پله اخر) می‌دانند در اختتامیه شرکت نکرد. که در آن مراسم به همراه ساره بیات و سارینا فرهادی برندهٔ خرس نقره‌ای بهترین گروه بازیگران زن شد.
در بهار ۱۳۹۰ در مراسمی با عنوان نقد و نمایش فیلم چیزهایی هست که نمی‌دانی شرکت کرد.
در بهار همین سال در مراسم فرش قرمز فیلم جرم (مسعود کیمیایی) به همراه علی مصفا شرکت کرد.
در تابستان ۹۰ به دنبال اکران جدایی نادر از سیمین به خارج از کشور سفر کرد و در افتتاحیهٔ اکران فیلم همراه با اصغر فرهادی حضور داشت.
در بیشتر فیلم‌هایش نقش زنی از طبقات بالای اقتصادی یا فرهنگی جامعه، با روحیه خونسرد و شخصیت مستقل و محکم را بازی کرده‌است.

همکاری با کارگردانان

لیلا حاتمی تا کنون بیشتر همکاری را با داریوش مهرجویی داشته‌است که در سه فیلم او به ترتیب:لیلا.میکس و آسمان محبوب بازی کرده‌است. لیلا یکی از مشهور ترین فیلم‌های مهرجویی و همچنین از به یادماندنی ترین نقش‌های لیلا حاتمی را در خود جای داده‌است.
پس از آن ایشان با کارگردان‌هایی چون:فریدون جیرانی، علیرضا رئیسیان، علی مصفا، علی حاتمی بیشترین همکاری(دو فیلم) را داشته‌اند.
لیلا حاتمی شخصا کارگردان، فیلمنامه و نقشی که قرار است به عهده بگیرد را مهم ترین عوامل برای انتخاب پیشنهاد بازی میشمارد. و معتقد است نقشی که خوب نوشته شده باشد را خوب هم می‌توان بازی کرد. از میان کارگردانان کار با داریوش مهرجویی را راحت تر میشمارد.
هم چنین او با کارگردان‌های فیلم اول یا دومی چون بهرام توکلی و یا فردین صاحب زمانی همکاری داشته‌است.

جوایز و افتخارات

برنده گوی بلورین بهترین بازیگر زن از جشنواره کارلووی واری برای بازی در فیلم «پله آخر» – ۱۳۹۱

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از سی و مین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «نارنجی پوش» -۱۳۹۰

برنده خرس نقره‌ای بهترین بازیگران زن از جشنواره فیلم برلین برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» (به همراه ساره بیات و سارینا فرهادی) -۱۳۸۹-۲۰۱

برنده بهترین بازیگر جشنواره مونترال کانادا برای فیلم ایستگاه متروک

کاندید دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در بیست و نهمین جشنوادهٔ فیلم فجر برای بازی در «جدایی نادر از سیمین» -۱۳۸۹

کاندید دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در بیست و هشتمین جشنوادهٔ فیلم فجر برای بازی در «چهل سالگی» -۱۳۸۸

کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از چهاردهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «پرسه در مه» – ۱۳۸۹

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و سومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «سالاد فصل» – ۱۳۸۳

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «ایستگاه متروک» – ۱۳۸۰

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «شیدا» – ۱۳۷۷

برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «بی پولی» – ۱۳۸۷

برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «لیلا» – ۱۳۷۵

کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از ششمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «ارتفاع پست» – ۱۳۸۱

برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از پنجمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم «آب و آتش» – ۱۳۸۰

بهترین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم «آب و آتش» – ۱۳۸۰

سومین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم «ایستگاه متروک» – ۱۳۸۲

چهارمین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم «ارتفاع پست» – ۱۳۸۱

برنده جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن در سومین جشن منتقدان برای فیلم «بی پولی» ۱۳۸۸

برنده جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنوارهٔ فیلم حراره برای فیلم «هر شب تنهایی» ۱۳۸۹



نويسنده : امیرحسین | تاريخ : جمعه 22 دی 1391برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
» عناوين آخرين مطالب